هنگام ارائه منطق MiCBT، یک رویکرد تجربی می تواند مستقیم ترین و جالب توجه ترین روش برای نشان دادن نقش اساسی فرایند یا سازوکار پردازش اطلاعات در تداوم رنج بی دلیل باشد. علاوه بر بحث کردن، نشان دادن نحوه رها شدن از محتوای اطلاعات و نائل شدن به فرایند آن با تمرین مواجهه تجربی، شیوه ادراک درمانجو از موقعیت را در اولین جلسات درمان تعدیل می‌کند. این کار تعهد و انگیزه درمانجو را نسبت به درمان تقویت می‌کند. ارائه منطق آموزش ذهن آگاهی در درجه اول ابزاری برای نشان دادن برخی شواهد تجربی برای پیش بینی پذیر بودن تغییر است.

هدف این است که درمانجو دریابد حتی بدترین تجربه نیز اگر به عنوان رویداد گذرا و غیرشخصی درک و پذیرفته شود، نسبت به زمانی که به آن واکنش نشان داده می‌شود تقویت می‌شود، سریع‌تر از ذهن گذر می‌کند. این امر به روش‌های مختلفی محقق می‌شود: ارائه آموزش ذهن آگاهی در سطح افکار. برای روش «ذهن آگاهی با تنفس»، یک منطق تجربی است. این استدلال به اثبات چگونگی استمرار تجاوز افکار به هشیاری و متأثر کردن رفتار یاری می‌رساند. شروع کار با تنفس- آگاهی سبب می‌شود تمرین ذهن آگاهی این امکان را به درمانجو بدهد تا ماهیت و تأثیرات افکارش را کشف کند و نسبت به اهداف و دشواری‌های تمرین درک مناسبی داشته باشد. این تمرین بهتر است در اولین فرصت ارائه شود، یعنی احتمالا در هفته اول یا دوم بعد از ارزیابی اولیه درمانگر که بعد از آن تکنیک اولیه وارسی بدنی به واسطه منطق توصیف شده در زیر ارائه می‌شود.
 
ارائه نوعی منطق در آموزش ذهن آگاهی که بر وارسی بدنی متمرکز باشد، خاص MiCBT است. این منطق بیش از آنکه به راهبردهای پیشگیری از عود بپردازد، بحران‌ها را به عنوان هدف اصلی مدنظر دارد. همچنان که در گفت و گوی زیر نشان داده شده، زمانی که درمانجو عمیقا آشفته است، "مواجهه و بازداری پاسخ" به علائم احشایی (پذیرش حس‌های بدنی) مربوط به هیجانات، به درمانجو نشان می‌دهد که ذهن آگاهی به سادگی از طریق فرایند خاموشی مؤثر واقع می‌شود. درک تجربی نحوه هم‌زمانی ظهور حس‌های بدن و شناخت، در مورد آخرین موقعیت غامضی که برای درمانجو پیش آمده است، اگر طی جلسه اول یا دوم به دست آید، بسیار سودمند خواهد بود. این به منزله بخش منطق MiCBT است که درمانجو را به اعتماد، تعهد و انگیزش برای درمان تشویق می‌کند. علاوه بر این، کسب شواهد تجربی مبنی بر اینکه یک مهارت ساده به تغییر سریع هیجانات دردناک کمک می‌کند، این برداشت آنی را به درمانجو منتقل می‌کند که نسبت به درمان حس کنترل بیشتری خواهد داشت. این امر حس فعال بودن و هدایتگر بودن در درمان را نیز ارتقا می‌دهد که به درمانجو کمک می‌کند با وجود دشواری‌های معمول اولیه به درمان متعهد باشد. بنابراین اثر درمانی فوری ارائه منطق برای وارسی بدنی نقش ابزار نیرومند برای پایبند کردن درمانجویان مضطرب به درمان را ایفا خواهد کرد.
 
اینکه برنامه MiCBT با ایراد منطق تنفس آغاز شود یا با منطق وارسی بدنی، اغلب به حالت هیجانی درمانجویان بستگی خواهد داشت؛ هر چه درمانجو آشفته تر باشد، منطق وارسی بدنی متقاعد کننده تر و جالب توجه تر خواهد بود. برای درمانجویان دچار آشفتگی خفیف تا متوسط و همچنین در مورد گروه ها توصیه می‌شود درمان با منطق ذهن آگاهی تنفس شروع شود. همراه با توضیح و نشان دادن چگونگی عبور راحت تر و سریعتر حس‌های بدنی در صورتی که با هشیاری به همان شکلی که هستند ارزیابی و پذیرفته شوند، می‌توانند در هفته بعد انجام گیرند، یعنی زمانی که مزاحمت‌های فکری به خوبی ادراک و مدیریت شده باشند. در ادامه نمونه‌ای از منطق فن وارسی بدنی با استفاده از منطق کلی آموزش ذهن آگاهی در MiCBT ارائه شده است. این یک گفت و گوی واقعی بین درمانجوی مرد مبتلا به اختلال اسکیزوافکتیو و درمانگر است که در جلسه اول درمان و مراحل اولیه ارائه منطق، بلافاصله بعد از طرح شکایت اصلی درمانجو صورت گرفته است. توجه داشته باشید منطق وارسی بدنی تمرینی اختیاری است، زیرا درمانجو در این تمرین به شدت برانگیخته (خشم) می‌شود.
 
درمانگر: وقتی در این مورد فکر می کنی چه احساسی داری؟ درمانجو بد، خیلی عصبانی میشوم. درمانگر: چطور می فهمی عصبانی هستی؟ درمانجو: خوب احساسش می کنم! درمانگر: احساس خشم چطور؟ درمانجو: وحشتناک!  درمانگر: می‌توانی بگویی چطور متوجه میشوی که وحشتناک است؟ درمانجو، (بعد از کمی تردید) ... خوب، میدانم چون الان احساسش می کنم. درمانگر: الان کجا احساسش می کنی؟ درمانجو: توی سینه‌ام (با مشت بسته به آرامی به بخش پایینی سینه ضربه میزند)، تمام فضای اینجا را پر کرده. درمانگر: منظورت این است که خشم را داخل سینه ات به عنوان احساس بدنی قوی حس می کنی؟ درمانجو: بله، خیلی قوی. درمانگر:

می‌توانی در مورد این احساس دقیق تر توضیح دهی؟ چقدر فضا را داخل سینه ات اشغال کرده؟ می‌توانی چشم هایت را ببندی و با دست نشان دهی، بدی این فضا چقدر است؟ درمانجو: اینقدر... تقریبا سه اینچ درمانگر:

بیشتر توضیح بده، داغ است یا سرد؟ حرکت می‌کند یا ساکن است؟ سبک است یا سنگین؟ مثل یک دانشمند داخل آزمایشگاه با دقت و عینی نگاه کن. درمانجو: داغ است، می سوزاند! و مثل فشار سنگینه. درمانگر: احساس دیگری هم داری؟ درمانجو:

بله، این تنش را در شانه ها و صورتم هم احساس می کنم درمانگر: فکر می کنی این بخشی از همان خشمی است که قبلا حس می کردی؟ درمانجو: بله، همین طور است. درمانگر: حالا برگرد به احساس ناحیه سینه. مثل قبل است؟ درمانجو: والا، الان خیلی هم بد نیست. درمانگر: یعنی هیجانی که قبلا در سینمات حس می کردی تغییر کرده؟ درمانجو:

خوب ظاهرا این طور است، دیگر حس دردناک ندارد. درمانگر: به طور معمول زمانی که این احساس را در بدنت داری، برای اینکه حالت بهتر شود، چه کاری انجام می‌دهی؟ درمانجو: در را می کوبم یا چیزی را می‌شکنم، احساس می کنم خشن شده‌ام و گاهی واقعا این گونه‌ام. درمانگر: به طور معمول چقدر طول می‌کشد آرام شوی؟ درمانجو: اگر بیرون بروم، به طور معمول زیاد طول نمی کشد، در غیر این صورت طولانی می‌شود.  درمانگر: و الان چه احساسی داری؟ درمانجو: والا، زیاد بد نیست. درمانگر: منظورت این است که خشمت از بین رفته است؟ درمانجو: تقریبا بله. درمانگر: این خیلی خوب است. می‌توانی توضیح دهی چطور در عرض چند دقیقه بدون اینکه بیرون بروی از بین رفته؟ درمانجو: مطمئن نیستم.

(در این مورد باور به ضرورت برون ریزی خشم برای رهایی از آن در سطح تجربی با موفقیت به چالش کشیده شده است). درمانگر: این روش "ذهن آگاهی" نام دارد. ذهن آگاهی یکپارچه شده با درمان شناختی رفتاری یا MiCBT ، درمانی است که از روش‌های تأیید شده استفاده می‌کند. این درمان با ملاحظه ذهن و بدن به ایجاد تعادل در سیستم عصبی کمک می‌کند، به طوری که کمتر واکنش نشان می‌دهیم.
 
منبع: شناخت رفتار درمانگری یکپارچه شده باذهن آگاهی، برنو ای کایون، مترجمان: دکتر محمد خدایاری‌فرد، کوروش محمدی حاصل و مریم دیده‌دار، صص53-49، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، 1393